صدرالدین کاشف دزفولی

زندگینامه و آثار -نقل مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.

صدرالدین کاشف دزفولی

زندگینامه و آثار -نقل مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.

ده مرتبه وصول به حق

مرتبه اول رجوع به خدا است که بدان اشارت رفت.

مرتبه دوم زهد در دنیا وخارج شدن از دایره محدود ومحصور شهوات ناچیزی است که حرامش مایه عقوبت است وحلالش موجب سرگردانی وحیرت که معصوم فرموده: فی حلالها حساب وفی حرامها عقاب.

زهد تنها ترک دنیا نیست آخرت را هم باید ترک کرد چنانکه امام علیه السلام می فرماید:

الدنیا حرام علی اهل الاخره وآلاخره حرام علی اهل الدنیا وهما حرامان علی اهل الله.

وعارفی گفته:

در کلاه فقر می باشد سه تَرک

تَرک دنیا ترک عقبی تَرک تَرک

وسعدی شیرازی گفته :

می بهشت ننوشم زدست ساقی رضوان

                                 مرا بباده چه حاجت که مست روی تو باشم

مرتبه سوم توکل است. توکل آن است که انسان همه موجودات وکائنات را اسباب فرض کند ومسبب الاسباب ومحرک تمام آن موجودات را در ماوراء مادیات مشاهده نماید.

مرتبه چهارم :قناعت است که انسان از خواهش های نفسانی خارج شود وتمنیات جوانی را بدور اندازد واز دنیا به قدر رفع ضرورت بهره برد وبلکه به حداقل ما یحتاج دنیوی اکتفا کند .

مرتبه پنجم:مرتبه عزلت است که خودداری از خلط وآمیزش وموانست ومعاشرت با مردم ودر حال خلوت وانزوا گذراندن است تا به جائیکه سالک حالت مردگان به خود گیرد وبه دنیا ومافیها وقعی نگذارد که حالت خودداری درجات متعددی است که این مختصر گنجایش بیانش را ندارد.

مرتبه ششم:تذکر به ذکر الهی است وآن خروج از دایره افکاری است که ارتباطی باخالق ندارد به نحوی که همه چیز جز او فراموش شود وهمه کس غیر از اواز خاطر برود واین خود بر دو قسم است یکی آنکه به دل یاد خدا کند ودیگری آنکه علاوه بردل به زبان نیز متذکر باشد ومهمترین ذکر گفتن «لااله الا الله» است که مجنون مرکبی از تمام ادویه مربوط به امراض روح است.

به قسمت اول آن که حاکی از نفی است ماده مرض روح زایل می گردد وبا بخش دومش که مفید معنی اثبات است صحت وسلامت جان حاصل می شود ورذائل اخلاقی وپلیدیهای روحی از میان می رود.

مرتبه هفتم :توبه است وآن برگشتن از هرکس وهرچیزی استکه انسان را به راهی جز خدا نمی برد وبه سوی کسی جز او نمی خواند تا به جائیکه هرچه دل خواهد وهرچه دیده بیند خدا باشد.

مرتبه هشتم: صبر است که به وسیله آن سالک به مجاهدت به نفس می پردازد وبه معدوم ساختن شهوات کمر می بندد وازخود بیخود می شود.

مرتبه نهم:مراقبت است که بوسیله آن سالک متکی به حول وقوه الهی می شود ودردریای اشتیاق دیدار وی مستغرق می گردد واز هر کس وهر چیزی که سوای خداوند متعال باشد فراری وگریزان است.

مرتبه دهم :رضا است که به تسلیم به اراده ازلی وابدی ذات الهی سکون وآرامش برای روح حاصل می شود وچنان متانتی می یابد که در مقابل پیش آمدهای گوناگون به خود هیچگونه نگرانی واضطراب راه نمی دهد.[1]

 



[1] حق الحقیقه لارباب الطریقه، کاشف دزفولی صدرالدین، ترجمه فتحی پور علی،صافی ، اهواز، 1335، صفحات آخر