صدرالدین کاشف دزفولی

زندگینامه و آثار -نقل مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.

صدرالدین کاشف دزفولی

زندگینامه و آثار -نقل مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.

غزل ۳

*پناه انس و جان کاشانه ماست

به از فردوس اعلی خانه ماست

هرآنکس حرمت این خانه دارد

توان گفتن که او جانانه ماست

هزاران گنج عرفان و قناعت

نهان از حق در این ویرانه ماست

نگه هر کس ندارد حرمت او

بود گر آشنا بیگانه ماست

بشمع دل که آن نوری است برطور

همه روحانیان پروانه ماست

انالحق گویم و حق گوید از لطف

معافش کن که او دیوانه ماست

 

قفس گر بشکند این مرغ لاهوت

رود تاعرش کانجا لانه ماست

برندان خراباتی بگویید

می مستان در خمخانه ماست

شدم غواص بحر عشق و دیدم

در او پنهان در یکدانه ماست

بنامحرم مگو اسرار کاشف

برادر گر بود بیگانه ماست[1]



[1] - عرفان و سلوک اسلامی-سید علی کمالی ص130