صدرالدین کاشف دزفولی

زندگینامه و آثار -نقل مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.

صدرالدین کاشف دزفولی

زندگینامه و آثار -نقل مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.

متن ادبی «عشق»

 

عشق سیمرغی است کو را دام نیست  

           درد و عالم زو نشان و نام نیست

 

عشق هستی مطلق است، معری از فوق و تحت و شربتی از جام حق است

عشق آتش بی دود است، مایه مهر ووداد است

 عشق می محبت است، عشق خانه وجست است

 عشق محرم حرم وصال است

عشق خود نور جمال است

عشق مسند نشین درگاه است

عشق یوسف را زندان و چاه است، نی از او نشان توان یافت نه پی،

 و در بزم اونه جام پیدا نه می،

 دلهای درد مندان در این زنجیر مفید و جانهای عاشقان در این دام مقید،

 و هرکس که در این دم شد از ما سوی الله مجرد .

عشق نور دل مجنون است، از وهم و خیال بیرون است

 عشق تیشه فرهاد است، گل بوستان آزاد است، دل عاشقان را بنیاد است، در شهر تن و جان آباد است

 عشق حسن لیلی است، صورت تجلی است، بر همه عالم منجی است[1]



[1]   این متن ادبی از کتاب مصباح العارفین اثر سید صدرالدین کاشف دزفولی، باب چهاردهم در بیان عشق برگرفته شده است.